گوشی سامسونگ Galaxy S20 Ultra

سامسونگ چندی قبل نسل جدید پرچمدارانش یعنی سری گلکسی S20 را معرفی کرد تا مثل همیشه خون تازه ای به رگ های دنیای موبایل تزریق کند. این نسل به گفته سامسونگ به اندازه ای متفاوت هستند که عدد 11 جوابگوی آنها نبوده و باید با عدد 20 معرفی می شدند. بدون شک مهم ترین عضو این خانواده پنج-شش نفره، همانیست که واژه <<اولترا>> را یدک می کشد تا پاسخی باشد برای <<پرو>>های رقیب دیرینه: گلکسی S20 اولترا 5G که ما در ادامه از 5G انتهای اسمش صرف نظر می کنیم. در ادامه به بررسی کامل گوشی S20 اولترا خواهیم پرداخت با ما همراه باشید.

طراحی گوشی S20 اولترا

ظاهر، طراحی و کیفیت ساخت اولین مواردی هستند که در برخورد با یک گوشی هوشمند با آنها روبرو می شویم. برای گلکسی اس 20 باید در این مورد واژگانی مانند <<بزرگ، نه چندان زیبا و سنگین>> را به کار ببریم. در واقع برخلاف سامسونگ که همیشه علاقه مند است تا گوشی های خود را با القابی چون زیبا، قدرتمند و هنرمندانه توصیف می کند، حداقل در مورد اول نمی توانیم با تبلیغات این شرکت چندان موافق باشیم.

در نگاه اول به این گوشی شاید بارزترین نکته در خصوص طراحی آن برجستگی بسیار بزرگتر از حد معمول سنسور دوربین دستگاه باشد که در قسمت بالا و سمت چپ دستگاه قرار گرفته است. این دوربین ساختار چهاروجهی دارد که پیش از این در پرچمداران اپل و گوگل دیده بودیم ولی این بار ابعادی بسیار بزرگتر برای آن در نظر گرفته شده است.

نکته ای که باید در اینجا متذکر شویم این است که این برآمدگی در همه گوشی های سری گلکسی اس 20 وجود دارد ولی در نسخه اولترا به اوج خود رسیده که بیشترین تأثیر آن، فارق از زیبایی، زمانی خواهد بود که گوشی را روی یک سطح صاف مانند میز بگذارید و بخواهید با آن کار کنید. در این حالت به دلیل عدم تقارن المان های فیزیکی در پشت دستگاه، با لمس نواحی نزدیک به گوشه بالا و سمت چپ دستگاه، گوشی روی میز تکان خورده و باعث می شود نتوانید به راحتی با آن کار کنید.

از منظر ارگونومیک نیز باید این گوشی را دستگاهی در سطح متوسط دانست. چرا که وزن بدنه بسیار بالای آن و در عین حال ابعاد بدنه دستگاه به نحوی است که به سختی می توان با یک دست با آن کار کرد و اگر بخواهید در منوها گشت و گذار کنید، حتی رابط کاربری One UI که تمام تلاشش ساده تر کردن کار با یک دست با نمایشگر بوده نیز نمی تواند چندان کارآمد باشد و حتماً باید دست دیگر خود را نیز وارد کار کنید.

از بیان مشکلات ساختار ناهمگون و بزرگ این سنسور که بگذریم باید گفت گلکسی اس 20 اولترا دستگاهی با کیفیت ساخت بالاست. تراشکاری بدنه و قسمت های فی با دقت بسیار بالا صورت گرفته و هماهنگی بسیار بالایی برای اتصال شیشه های دو سمت دستگاه با بدنه دیده می شود ولی میزان خمیدگی شیشه در لبه ها به وضوح در این مدل کمتر از پرچمداران سال های گذشته شده و همین یک آیتم مثبت است که توانسته به صورت قابل توجهی درصد لمس های ناخواسته نمایشگر را کاهش دهد.

جنس آلومینیوم بدنه مانند قبل است و سامسونگ همچنان استفاده از آن را به استیل ضد زنگ که سال هاست در محصولات اپل استفاده می دهد ترجیح داده است. نمایشگر و بدنه پشت دستگاه به شدت استعداد جذب اثر انگشت و لک برداشتن دارد و با این ویژگی می تواند کاربران حساس را بسیار آزار دهد.

صفحه نمایش

تاکنون تعدادی از مشخصات فنی نمایشگر را گفته ایم، اما سایر مشخصات فنی این پنل از این قرار است: نمایشگر S20 Ultra یک پنل 6.9 اینچی Dynamic AMOLED با رزولیشن 1440 در 3200 است. نکته مهم اینجاست که این پنل کاملا تخت است و دیگر خبری از نمایشگر های خمیده برای پرچمداران سامسونگ نیست. به نظر ما استفاده از نمایشگر تخت ساده تر و همچنین خرید و نصب محافظ صفحه نمایش گوشی هم آسان تر است.
دستگاه یک حفره نمایشگر بسیار کوچک در مرکز خود دارد و حاشیه هم به گونه ای است که اگر از کیس محافظ استفاده نکنید، ممکن است با لمس های ناخواسته کلافه شوید. اما اگر یک کیس محافظ خوب استفاده کنید، این مشکل حل می شود.

ویژگی جدید این پنل اما، نرخ ریفرش 120 هرتزی آن است. اما اگر نمی دانید این ویژگی چه فایده ای دارد، باید بگوییم که نمایشگر 120 هرتزی به این معناست که نمایشگر در هر ثانیه 120 بار محتوای خود را به روز رسانی می کند، این مقدار دو برابر نرخ 60 هرتزی اسمارت فون های معمولی است. در واقعیت، این یعنی دستگاه با هر لمس کاربر، با سرعت شگفت انگیزی واکنش می دهد و به طور کلی دستگاه سریعتر و روان تر به نظر می رسد.
نتیجه استفاده از این نرخ ریفرش کاملا قابل مشاهده است و در همان لحظات اول متوجه تفاوت آن خواهید شد، لازم به ذکر است که فعال سازی این ویژگی به معنای مصرف انرژی بیشتر هم هست. برای همین است که سامسونگ امکان تغییر این نرخ به 60 هرتز را نیز فراهم کرده تا اگر به عمر باتری بیشتر نیاز داشتید، آن را انتخاب کنید.

دو نکته درمورد نرخ ریفرش 120 هرتزی وجود دارد که دانستنش خالی از لطف نیست: اول اینکه این نرخ در رزولیشن حداکثری Quad HD در دسترس نیست و تنها در کیفیت Full HD کار می کند، دومین نکته هم این است که حق انتخاب 90 هرتزی در تنظیمات نمایشگر وجود ندارد. این نرخ ریفرش می توانست نقطه میانه بین روان بودن تصویر و عمر باتری بهتر باشد.
از حیث نمایش رنگ هم باید بگوییم که سامسونگ خودش پنل های AMOLED را تولید می کند و کاملا هم در این کار استاد است. در بخش تنظیمات، دو حالت رنگ وجود دارد: یک حالت Vivid و یک حالت Natural که اساس حق انتخاب بین رنگ پویا و غنی، و همچنین رنگ های کمی سردتر و عادی تر را می دهد. از نظر ما حالت Natural واقع گرایانه تر است چرا که Vivid رنگ ها را بیش از حد غنی می کند.

دوربین

شاید گزاف نباشد که بگوییم مهمترین ویژگی پرچمدار غول پیکر سامسونگ دوربین آن است. البته باید در نظر داشته باشید که دوربین گلکسی اس 20 اولترا فلسفه ای به غایت متفاوت از دو نسخه دیگر گلکسی اس 20 دارد و سامسونگ در آن از سنسورهایی کاملاً متفاوت استفاده کرده است. در واقع تنها وجه اشتراک این سه مدل سنسور اولترا واید 12 مگاپیکسلی است که باعث می شود در هر سه گوشی بتوانید عکس های فوق عریض یکسانی بگیرید.

دوربین اصلی این گوشی که با فناوری اختصاصی ISOCELL Bright HM1 سامسونگ ساخته شده حسگری جدید با 108 میلیون پیکسل 0.8 میکرومتری است که فضایی مستطیلی به قطر 1/1.33 اینچ را در ماژول دوربین اشغال می کند. این سنسور را باید بزرگترین سنسور استفاده شده در گوشی های سامسونگ از حیث تعداد و تراکم پیکسل دانست که توانایی های متعددی دارد.

پیکسل های این سنسور با تکنیک ISOCELL Plus در کنار یکدیگر جای گرفته اند که خود فناوری بسیار کارآمدی برای کاهش پاشیدگی و پخش شدن فوتون های وارده به پیکسل با اعمال ایزولاسیون بین هر دو ساب پیکسل در کنار هم است.

وجود 108 میلیون پیکسل این امکان را به سامسونگ می دهد که در ابعادی تا 3 برابر بزرگتر از سنسورهای معمولی دیگر، بتواند از فناوری موسوم به Nona Binning استفاده کند. Nona Binning در واقع نوع ارتقا یافته فناوری TetraPixel است که از دو سال پیش در گوشی های هوشمند استفاده می شد و به سنسورهای با رزولوشن بالا این اجازه را می داد تا بتوان با ساخته آرایه های 2x2، هر 4 پیکسل سنسور را به یک پیکسل واحده ترکیب کرد. فناوری جدید حالا امکان وارد کردن 1.5 برابری فوتون ها به هر ساب پیکسل را می دهد که نتیجه آن تصاویری بسیار روشن تر و دقیق تر در ثبت رنگ ها خواهد بود.

این فناوری به پردازنده تصویر اجازه می دهد هر 9 پیکسل را به یک پیکسل منفرد تبدیل کرده و ابعاد پیکسل واحده جدید را از 0.8 میکرون قبلی به 2.4 میکرون با 12 مگاپیکسل رزولوشن برساند.

سخت افزار

Galaxy S20 Ultra هم مثل سایر پرچمداران سامسونگ، در بازار های مختلف از چیپست های مختلفی استفاده می کند: کاربرانی که در ایالات متحده آمریکا و چند کشور دیگر Galaxy S20 Ultra را با چیپست اسنپدراگون 865 خریداری می کنند، در حالیکه سایر نقاط جهان نسخه بهره مند از چیپست خانگی Exynos 990 را خریداری خواهند کرد.
در این مقاله، نسخه Exynos از این دستگاه را در اختیار داشتیم. لازم به ذکر است که ممکن است عملکرد این دو چیپست اندکی با هم تفاوت داشته باشد، بنابراین بهتر است هنگام تست های پردازشی و عمر باتری به این نکته توجه کنید.

در استفاده روزمره، دستگاه کاملا حس یک پرچمدار پر قدرت 2020 را القا می کند، اما چند مشکل کوچک هم در آن دیده می شود. اولین مشکل، تاخیر عجیبی است که تقریبا در همه اپ های گوگل دیده می شود. اگر از Chrome، YouTubeیا Gmail استفاده می کنید، انتظار تاخیر و لگ های ناگهانی را داشته باشید.
اما بیایید چندان سختگیر نباشیم و نگاهی به سایر مشخصات فنی دستگاه بیندازیم: برای خرید این محصول هم نسخه 128 گیگابایتی با رم 12 گیگی وجود دارد و هم نسخه 512 گیگابایتی با رم 16 گیگی. همچنین لازم به ذکر است که امکان افزایش حافظه داخلی با
کارت حافظه microSD هم وجود دارد. مقدار حافظه رم اولترا واقعا شگفت انگیز است و این یعنی در پس زمینه می توانید تعداد زیادی از برنامه ها را باز نگاه دارید. در ادامه چندین نتیجه بنچمارک ها را آورده ایم تا حدودی با قدرت پردازشی Galaxy S20 Ultra آشنا شوید.

باتری

گلکسی S20 اولترا با دارا بودن حجم ۵۰۰۰ میلی آمپری بر قله حجیم بودن باتری های پرچم دار سامسونگ می ایستد، البته با توجه به ابعاد بزرگ تر نمایشگر نسبت به اسلاف پیشین، این ظرفیت چندان هم دور از ذهن نیست با این حال با توجه به ضخامت ۸.۸ ملی متری (سپر کاپیتان آمریکا را فاکتور بگیرید!)، بایستی جا دادن این باتری پر حجم در بطن دستگاه را هم ستود.

با توجه به فناوری نمایشگر و مصرف بهینه چیپست، انتظار کارایی خوبی هم از این باتری می رود. در تست های انجام شده، انتقام جوی ما می تواند تا بیش از ۱۸ ساعت به پخش مداوم ویدیو پرداخته (با روشنایی 50درصد) و نصف روز را هم به صورت متوالی با آن وب گردی کرد. البته این برای زمانی است که نرخ رفرش نمایشگر بر روی ۶۰ باشد و با تغییر آن به ۱۲۰ هرتز، تا ۲۰ درصد از ظرفیت باتری صرف این خوشگذرانی بیشتر خواهد شد.

نکته جالب دیگر برای پرچم دار غول پیکر سامسونگ، استفاده از شارژر سریع 25 واتی در جعبه و 45 واتی خارج جعبه است! البته این خارج جعبه را بایستی دست به جیب شده و جداگانه بخرید اما در تست های انجام شده همین نمونه 25 واتی به قدری خوب عمل می کند تا نخواهید به جیب مبارک فشار بیاورید. در تست های انجام شده در طی 30 دقیقه، این باتری حجیم نزدیک به دو سوم شارژ می شود که رقمی عالی ست. برای کامل شدن شارژ با توجه به آنکه در درصدهای بالاتر جهت ایمنی، این پروسه مقداری کندتر می شود، بایستی کمی بیشتر از یک ساعت را تحمل کنید.

گلکسی S20 اولترا از فناوری یو اس بی پاور دلیوری 3.0 هم به خوبی پشتیبانی می کند، برای همین پاور بانک های مجهز به این تکنولوژی، یک گزینه عالی جهت شارژ سریع دستگاه بوده و از طرفی قابلیت پشتیبانی از شارژ سریع بی سیم 15 واتی هم برایش فراهم شده تا در کل اگر قصد شارژ کردن گوشی را گرفتید، مهلت انتظارتان کم تر شده و سریع تر از قبل به محصول دلبندتان برسید. راستی، همچون پرچم دار قبلی سری S می توان از آن به عنوان یک پاور بانک بی سیم با حداکثر سرعت 9 وات هم بهره برد و در واقع شما صاعقه ثور را همه جا با خودتان به همراه دارید!

جمع بندی

گلکسی S20 اولترا یک پرچمدار تمام عیار است و هر آنچه نیاز داشته باشید را فراهم می کند؛ از کیفیت ساخت فوق العاده گرفته تا سخت افزار قدرتمند، نمایشگر مثال زدنی و دوربین های فوق حرفه ای. اگرچه سامسونگ روی زوم فضایی این گوشی مانور زیادی داده، ولی به نظر من نمایشگر 120 هرتزی قابلیت مهم تری به شمار می رود چون ملموس تر است و در هر سه مدل سری گلکسی S20 هم حضور دارد. در واقع سامسونگ به خاطر زوم فضایی، قیمتی فضایی را هم برای این گوشی در نظر گرفته که به عقیده من، قابل توجیه نیست.

بنابراین اگر به تلسکوپ نیازی ندارید و خیلی هم حرفه ای عکاسی نمی کنید، می توانید گلکسی S20 یا مدل پلاس آن را در نظر داشته باشید که به مراتب خوش دست تر و خوش قیمت تر هستند. از طرفی گلکسی S20 اولترا فقط مدل 5G دارد (هرچند شایعاتی در مورد مدل LTE آن هم به گوش می رسد) و احتمالاً زمانی که شبکه 5G در کشور ما راه اندازی شود، پرچمداران جدید سامسونگ را باید در موزه ها جستجو کرد. این هم دلیل دیگری برای انتخاب دو عضو دیگر این خانواده است.